مدهامّتان
معارف و علوم قرآن و حدیث

اين روزها عجيب قصه اي در جهان به ويژه آمريکا رخ مي دهد. بي خانمان‏ها که خود ثروتي انباشته نداشتند که براي خود خانه اي تهيه کنند، به وام بانکي که عبارت از ثروت انباشته ثروتمندان است، روي آورده و با آن خانه اي تهيه کرده بودند؛ اما با رکود اقتصادي که به هر علتي رخ مي دهد، از کسب درآمد و پرداخت وام بازمي مانند. بانک ها هم خانه ها را از صاحبانشان بازپس مي گيرند و آنان را بي سرپناه مي کنند و به خيابان خوابي و چادرنشيني مي کشانند و آنگاه خانه هاي آنان را به مزايده مي گذارند و به کساني قصد ثروت اندوزي دارند، به فروش مي رسانند. مع الوصف بانک ها به سود نمي رسند و ورشکسته مي شوند. دولت و گنگره امريکا هم به ياري بانک ها که وکيل ثروتمندان است، مي شتابند.

در يک طرف کوهي از ثروت در دست معدودي از افراد انباشته مي شود و در طرف ديگر افرادي به خاک مذلت مي نشينند. آيا اين قصه حکايت يک بحران اخلاقي نيست که دامنگير بشريت شده است؟

جالب اين است که برخي هم مثل آقاي اکبر گنجي از همين اخلاق که از آن به اخلاق مدرن يا اخلاق توسعه تعبير مي شود، طرفداري مي کند و مي گويد: اخلاق ديني مانع توسعه و رشد علمي و اقتصادي است؛ چون اخلاق ديني به زهد و آخرت گرايي دعوت مي کند.

سخن آقاي گنجي دروغي بيش نيست. زهد به معناي بي رغبتي به دنياست، نه دنياگريزي. تصور غلط وي متکي به مسيحيت کاتوليک و اسلام صوفيانه است؛ نه اسلام ناب قرآني و محمدي. مگر جز اين بوده است که حضرت داود و حضرت سليمان پادشاهي داشتند و به معماري و زره سازي مي پرداختند. مگر حضرت نوح نبود که کشتي ساخت و مگر پيامبر اسلام(ص) نبود که حکومت کرد و فديه آزادي اسيران جنگي را آموزش سواد به مسلمانان قرار داد. بنابراين اخلاق ديني نه تنها با رشد علمي و تکنولوژي و پرداختن به دنيا و آباداني آن منافاتي ندارد که از آفات علم و تکنولوژي غربي هم مصون است.

اخلاق ديني تأکيد مي کند، از اموال عمومي به نيازمندان داده شود تا ثروت تنها ميان ثروتمندان نچرخد:

ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ اْلأَغْنِياءِ مِنْكُمْ(حشر، 7)؛ آنچه را که خدا از ثروت ساکنان قريه ها به رسولش داده است، مال خدا و رسول و خويشان و يتيمان و بيچارگان و در راه ماندگان است تا اين که ميان ثروتمندانتان نچرخد.

به ثروتمندان فرمان مي دهد که زياده از مصرف خود را به نيازمندان بدهند:

وَ يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ (بقره،219)؛ از تو مي پرسند، چه چيزي را انفاق کنند. بگو: زياده از مال را.

به ثروتمندان مي گويد که زياده مال حق نيازمندان است و آنان حق ريخت و پاش ندارند:

وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَ الْمِسْكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذيراً (اسراء، 26)؛ حق خويشان و بيچارگان و در راه ماندگان را بدهيد و ريخت و پاش نکنيد.

نيز به ثروتمندان مي گويد: تجارت و سود معقول آري؛ اما ربا و سودبادآوره، نه: 

أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا (بقره، 275)؛ خدا داد و ستد را حلال و ربا را حرام کرده است.

البته از  ثرومندان نمي خواهد، همه ثروتشان را از کف بدهند و به تنگدستي بيافتند:

وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِكَ وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً (اسراء، 29)؛ نه بخل بورز و نه گشاده دستي کن که  سرزنش و درمانده شوي.

به ثروتمندان مي گويد: از اين ثروت هم خود بهره ببريد و هم به ديگران بهره برسانيد:

 وَ ابْتَغِ فيما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا وَ أَحْسِنْ كَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِي اْلأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدينَ (قصص، 77)؛ در آنچه که خدا به تو داده است، خانه آخرت را بجوي و بهره ات را نيز از دنيا فراموش نکن و همان طور که خد به تو احسان کرده است، تو هم به ديگران احسان کن و تباهي را در زمين مجوي که خدا تباهکاران را دوست ندارد.

نه اين ثروتت را انباشته کني:

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّ كَثيراً مِنَ اْلأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها في سَبيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَليمٍ (توبه، 34)؛ اي مؤمنان بسياري از دانشمندان يهود و مسيحيت اموال مردم به باطل مي خورند و مردم را از راه خدا باز مي دارند. کساني که طلا و نقره را انباشته مي کنند و در راه خدا انفاق نمي کنند، مژده عذاب دردناک ده.

خلاصه بايد نيازمندان از ثروت ثروتمندان بهره مند شوند، چه به طريق انفاق و چه به طريق قرض بدون سود:

فَاتَّقُواْ اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُواْ وَ أَطِيعُواْ وَ أَنفِقُواْ خَيرًْا لّأَِنفُسِكُمْ  وَ مَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ* إِن تُقْرِضُواْ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعِفْهُ لَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ (تغابن، 16-17)؛ پس هر چه توانيد از خدا پروا كنيد و بشنويد و فرمان بريد و انفاق كنيد كه براى خودتان بهتر است، و هر كه بخل خويش نگاه دارد،  رستگار است. اگر خداى را وام نيکو دهيد، آن را براى شما دو چندان كند و شما را بيامرزد.

نوشته شده در تاريخ دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۸۸ توسط جعفر نکونام |
.: Weblog Themes By Blog Skin :.

اسلایدر